خلاصه داستان: فیلم Anne Shirley 2025 داستان دختری یتیم به نام آن شرلی را روایت میکند که با روحیهای خیالپرداز و پرانرژی، وارد زندگی خواهر و برادری مسن در جزیره پرنس ادوارد میشود. حضور آن باعث دگرگونی زندگی اطرافیانش میشود و او با چالشهایی درباره هویت، دوستی و پذیرش اجتماعی روبهرو میگردد.
خلاصه داستان: در حالی که دوباره به نیروی کار در یک موسسه حقوقی معتبر ، در آنجا استفاده می کند ، از مادلین ماتلوک پیروی می کند ، جایی که از تاکتیک های شرورانه خود برای پیروزی در پرونده ها و افشای تخلف استفاده می کند.
خلاصه داستان: داستان حول محور «دوران کاران» (با بازی آراس بولوت اینملی)، یک نابغه ریاضی است که کشفی مهم در پایاننامه دکتریاش انجام داده است. او قصد دارد همراه با عشق دوران کودکیاش، «اسمه» (احسن اراوغلو)، برای ادامه تحصیل به آمریکا برود. با این حال، هدف اصلی دوران از این موفقیت، جلب توجه پدرش «اسکندر» (اوغور پولات) است که سالها پیش خانواده را ترک کرده است. در تلاش برای محافظت از خانوادهاش در برابر اسکندر، دوران با چالشهای زیادی مواجه میشود، به ویژه زمانی که برادر کوچکترش «بوران» (چاگان ائفه آک) وارد دنیای پدرشان میشود.
خلاصه داستان: داستان «نیوتوپیا» درباره لی جه-یون، سربازی است که بهتازگی به خدمت سربازی اعزام شده، و کانگ یونگ-جو، نامزد او که بهتازگی شغلی جدید را آغاز کرده است. در پی سوءتفاهمهایی، آنها از هم جدا میشوند. اما همان روز، شیوع ناگهانی ویروسی که مردم را به زامبی تبدیل میکند، سئول را در بر میگیرد. جه-یون و یونگ-جو در تلاش برای بقا و یافتن یکدیگر، با چالشهای خطرناکی مواجه میشوند.
خلاصه داستان: داستان سریال حول شخصیت عثمان غازی، پسر ارطغرل غازی میگردد. عثمان، باهوش، شجاع و معتقد به عدالت و اسلام است و در دنیایی پر از خیانت، دشمنی و فتنه تلاش میکند قبیلهاش را به سوی استقلال و قدرت سوق دهد. او نهتنها با دشمنان خارجی مانند بیزانسیها و مغولها روبهروست، بلکه باید با دشمنان داخلی نیز مقابله کند که در لباس دوستان ظاهر میشوند. در طول سریال، روند تدریجی شکلگیری دولت عثمانی و مبارزات عثمان برای اتحاد قبایل ترک و تأسیس یک دولت اسلامی به تصویر کشیده میشود.
خلاصه داستان: پارک جو-هیونگ (با بازی سونگ جونگ-کی) در سن هشتسالگی توسط یک خانواده ایتالیایی به فرزندخواندگی پذیرفته میشود. پس از فوت تراژیک خانوادهاش، او توسط دون فابیو، رئیس خانواده مافیایی کاسانو، به فرزندی پذیرفته شده و نامش به وینچنزو کاسانو تغییر مییابد. وینچنزو به عنوان وکیل و مشاور مافیا، به یکی از اعضای کلیدی این خانواده تبدیل میشود. پس از مرگ دون فابیو، پائولو، پسر بیولوژیکی فابیو و رهبر جدید خانواده، تلاش میکند تا وینچنزو را از میان بردارد. وینچنزو به سئول میگریزد تا طلای مخفیشدهای به ارزش ۱۵۰ میلیارد وون را که در زیرزمین ساختمان گئومگا پلازا پنهان کرده بود، بازیابی کند.در سئول، وینچنزو با هونگ چا-یونگ، وکیل سرسخت و دختر صاحب یک دفتر حقوقی، آشنا میشود. پس از قتل پدر چا-یونگ توسط گروه بابل، او به وینچنزو میپیوندد تا علیه این گروه فاسد مبارزه کند. آنها با استفاده از مهارتهای حقوقی و روشهای مافیایی، تلاش میکنند تا عدالت را برقرار کرده و طلای مخفیشده را بازیابی کنند.