خلاصه داستان: در فیلم سیاه چال ها و اژدهایان افتخار در میان دزدان : یک دزد جذاب و گروهی از ماجراجویان غیرمحتمل دست به یک دزدی حماسی می زنند تا یک یادگار گمشده را پس بگیرند، اما وقتی با افراد اشتباه برخورد می کنند همه چیز به طرز خطرناکی خراب می شود.
خلاصه داستان: در فیلم بتاز : زمانی که یک بدلکار و اسبش به طور شگفت انگیزی به شخصیت های مجازی تبدیل می شوند و به شهرت می رسند، زندگی آنها برای همیشه تغییر پیدا می کند و...
خلاصه داستان: در فیلم مرز سبز : یک خانواده پناهجوی سوری، یک معلم انگلیسی از افغانستان و یک مرزبان را دنبال می کند. همه آنها در مرز لهستان و بلاروس در جریان آخرین بحران انسانی بلاروس با یکدیگر ملاقات می کنند.
خلاصه داستان: در فیلم فیلم بعضیا داغشو دوست دارن «جو» و «جری» دو نوازنده هستند که به تازگی شغل شان را از دست داده اند و وضع مالی شان بسیار خراب است. آنها شاهد یک قتل توسط مافیا بوده اند و اکنون مورد تعقیب هستند. جو و جری در قالب لباس زنانه به گروهی از نوازندگان زن می پیوندد و به کالیفرنیا می روند، و خود را «دفنی» و «جوزفین» می نامند. در گروه دختری ساده و زیبا به نام «شوگر» با دفنی رابطه ای دوستانه شکل می دهد. اما جوزفین عاشق او شده است و با لباس مبدل خود را میلیونری تنها معرفی می کند تا دل شوگر را برباید. میلیونری پیر نیز عاشق دفنی شده است و دست بردارش نیست.
خلاصه داستان: فیلم بلوط پیر درباره مردی به نام تیجی بالانتاین است که در دهکدهای در شمال شرقی انگلستان صاحب کافهای به نام بلوط پیر میباشد. تیجی بالانتاین تلاش میکند تا مانند گذشته کافه خود را پر رونق نگه داشته و آن را به عنوان فضای عمومی باقیمانده در شهر حفظ کند تا مردم بتوانند در آنجا با هم ملاقات کنند. ولی وقتی پناهجویان سوری در شهر مستقر میشوند، تنشها در شهر افزایش پیدا میکند، اما در این میان بالانتاین با یکی از پناهندگان به نام یارا رابطهای دوستانه برقرار میکند و…
خلاصه داستان: والتر نف زخمى وارد دفتر كارش مىیشود و خطاب به دستگاه ضبط صدا ماجراى خود را تعریف میكند: این كه چطور به عنوان مأمور بیمه به خانه ى آقاى دیتریكس رفت و به خانم خانه، فیلیس، دل باخت، طورى كه قبول كرد در نقشه ى قتل شوهر ثروتمندش و تصاحب حق بیمه با او همدستى كند...