دسته: فیلم

خلاصه داستان: Afraid داستان یک زن جوان به نام سارا را روایت می‌کند که به‌تازگی از یک تجربه تلخ و وحشتناک جان سالم به در برده است. او به خانه‌ای دورافتاده و در میان جنگل پناه می‌برد تا بتواند آرامش خود را بازیابد و با ترس‌هایش روبه‌رو شود. اما به محض ورود به خانه، متوجه می‌شود که تنها نیست و نیرویی شیطانی یا تهدیدی ناشناخته او را تعقیب می‌کند. در حالی که سارا در تلاش است تا دلیل اتفاقات مرموز و ترسناک اطراف خود را بفهمد، وضعیت روحی او نیز به چالش کشیده می‌شود. او نمی‌داند که این تهدیدها واقعی هستند یا نتیجه‌ی توهمات ناشی از تجربه‌های تلخ گذشته‌اش. فیلم به بررسی مرز بین واقعیت و خیال می‌پردازد و نشان می‌دهد که چگونه ترس‌های درونی می‌توانند به یک کابوس واقعی تبدیل شوند.

خلاصه داستان: داستان Slingshot درباره گروهی از فضانوردان است که در یک مأموریت جسورانه به مدار سیاره زحل فرستاده می‌شوند. آنها وظیفه دارند تا در این مأموریت تحقیقاتی پیچیده و بلندمدت، اطلاعاتی حیاتی درباره سیاره و وضعیت منظومه شمسی جمع‌آوری کنند. اما در طول سفر، یک تهدید غیرمنتظره و خطرناک ظاهر می‌شود که بقای آنها را به خطر می‌اندازد. این تهدید نه تنها از خارج بلکه از درون فضاپیما نشأت می‌گیرد و فضانوردان را مجبور می‌کند تا در شرایطی بحرانی، تصمیمات سرنوشت‌ساز بگیرند. آنها باید برای نجات خود و جلوگیری از فاجعه‌ای بزرگ، با مشکلات روانی و جسمی دست و پنجه نرم کنند.

خلاصه داستان: Mother Couch یک فیلم درام روان‌شناختی به کارگردانی نیکلاس ریفر است که در سال 2024 منتشر شد. این فیلم بر اساس رمانی از جروم ویدمن ساخته شده و داستانی درباره پیچیدگی‌های خانواده و نقش والدین در زندگی فرزندانشان را روایت می‌کند. داستان فیلم حول محور سه خواهر و برادر می‌چرخد که به یک فروشگاه مبلمان مراجعه می‌کنند تا مادرشان را که روی یک مبل نشسته و از حرکت خودداری می‌کند، متقاعد کنند که برگردد. مادرشان، به طرز عجیبی، از ترک آن مبل امتناع می‌ورزد، و همین باعث می‌شود که فرزندان درگیر بحث‌ها و چالش‌های عاطفی و روانی خود شوند. در طول داستان، رازهایی از گذشته فاش می‌شود که بر پیچیدگی روابط بین آنها افزوده و پرسش‌های عمیقی درباره عشق، وظیفه، و خانواده مطرح می‌شود.

خلاصه داستان: فیلم درباره‌ی گرویل وین (با بازی بندیکت کامبربچ) است، یک تاجر انگلیسی که توسط سرویس اطلاعاتی بریتانیا (MI6) و CIA در دهه‌ی 1960 میلادی به عنوان جاسوس استخدام می‌شود. مأموریت او این است که اطلاعات محرمانه‌ای از سوی یک افسر عالی‌رتبه شوروی به نام اولگ پنکوفسکی (با بازی مراب نینیدزه) به غرب منتقل کند. پنکوفسکی از اوضاع داخلی شوروی ناراضی است و با ارائه اطلاعات مهم درباره‌ی برنامه‌های نظامی شوروی، به غرب کمک می‌کند تا بحران موشکی کوبا را مدیریت کند. وین که تا پیش از این هیچ تجربه‌ای در جاسوسی نداشته، ناگهان خود را درگیر یکی از پیچیده‌ترین و خطرناک‌ترین مأموریت‌های جنگ سرد می‌بیند. او با خطر دستگیری، شکنجه و مرگ مواجه است، اما همچنان تلاش می‌کند تا اطلاعات ارزشمندی را به غرب منتقل کند تا مانع وقوع جنگ هسته‌ای شود.

خلاصه داستان: در شهر معدنی کوچک روباه، زن جوانی که ماه ها تصور می شد مرده ناگهان پیدایش می شود. دو کارآگاه به منطقه اعزام می شوند و گمان می کنند پای نیروهای شیطانی در میان است...

خلاصه داستان: در فیلم پاراسایت : کی وو مرد جوانی است که آینده ای برای خود متصور نیست. او در خانه ای بسیار معمولی به همراه خانواده اش زندگی می کند. شغل آنها درست کردن جعبه ی پیتزا برای یک رستوران است ، خانه ی آنها بسیار وضع بدی دارد و از اینترنت بی سیم همسایه استفاده می کنند. اما کی وو برای آینده اش برنامه هایی دارد و به پیشنهاد دوستش می خواهد معلم خصوصی شود و…